احساساتی بودن، تنبلی، عصبانیت و بسیاری از عادات و خلق وخویی که در ما شکل گرفتهاند به راحتی بازیچهی موقعیتهای مختلف قرار میگیرند و ما به سادگی گول میخوریم!
برای مثال اگر نیمی از افرادی که در طول یک روز میبینیم به ما بگویند که "خسته و بیمار به نظر میرسیم" به احتمال 90 درصد بعد از چند ساعت احساس خستگی و بیماری میکنیم. بیماری و خستگی که واقعی نیست.
اما خوب است بدانیم که در صورتی که به ضعفهای ذهنِ خودمان آگاه باشیم میتوانیم از این "گولخوردن" جلوگیری کنیم.
تقریبا همهی ما تجربهی مواجه با فروشندگانی را داریم که در فروشگاههای بزرگ به ما کالای مجانی تعارف میکنند. کالاهایی مانند انواع نوشیدنی، شامپو، تنقلات و ... .
با پذیرفتن ِاین کالاهای مجانی ذهن ِشما مانند فردی میشود که از کسی قرضی گرفته و مرتبا به شما تاکید میکند که میبایست قرض خود را ادا کنید. درنتیجه، شما بدونِ آنکه متوجه شوید به فروشگاه باز میگردید و از کالایی که مجانی دریافت کردید خریداری میکنید تا خودتان را آرام کنید و به همین سادگی گول میخورید.
اگر عاشق مطالعه هستید و میخواهید روزانه کتاب بخوانید هرگز برای خودتان برنامهریزیهای سنگین نکنید. برای مثال 3 کتاب جدید خریداری کردهاید و برنامهریزی میکنید که هر روز 50صفحه از کتاب را بخوانید. یعنی روزی 150 صفحه! در حالت، ذهنِ شما اصلا درگیر مطالبی که میخوانید نمیشود، بلکه گولِ شمارش صفحاتی را میخورد که از مقابل چشمانتان میگذرد. به جای آن بهتر هر روز بین ِ 10 تا 12 صفحه مطالعه کنید تا بتوانید به مطالبی که میخوانید به اندازهی کافی تمرکز کنید و لذت ببرید.
برای رسیدن به تفکراتی که در سر میپرورانید میبایست تواناییهای بالقوهی خودتان را به عمل برسانید. هر شب قبل از اینکه به خواب بروید این تمرین ذهنی را انجام دهید: مانند خون که در رگهای بدنتان به جریان می افتد، افکاری مثبت در مورد استعدادهایی که دارید به ذهنتان جاری کنید. ذهن شما مانند آینهایست که بازتاب افکار شما را در عمل به شما برمیگرداند. تمریندادن ذهنتان باعث میشود که هر روز بیشتر به سمت استعدادهایی که دارید بروید و در عمل نیز به تواناییهایی که به صورت بالقوه در وجودتان هست برسید.
هیچکدام از بازیهایی که درگوشیهای تلفن یا کامیپوتر یا سایر وسائل الکترونیکی دارید کمکی به رشدذهنِ شما نمیکنند. اگر واقعا میخواهید که همزمان ذهن و جسمتان به سمت سلامتی برود، تمرینهای ورزشی واقعی انجام دهید. به دلیل فعالیت جسمانی، خون بیشتری به مغز شما وارد میشود و کمک میکند که ذهنتان از همیشه فعالتر شود و بهتر کار کند.
اگر با کاری مواجه هستید که پیچیده و دشوار است، آن را به کارهایی تقسیم کنید که راحتتر و سادهتر باشد. این کار باعث میشود که ذهنِ شما گول راههای پیچیدهی انجام آن را نخورد و بتواند با راهحلهای ساده شما را کمک کند تا راحتتر به نتیجه برسید. برای مثال در نظر بگیرید که قرار است مقالهای بلند بالا در چندین بخش بنویسید. در این حالت میبایست عناوین ِ بخشهای مختلفِ مقاله را روی کاغذ بنویسید و منابعی که برای هرکدام باید بخوانید و بررسی کنید را زیر هر عنوان بنویسید و شماره گذاری کنید. به این ترتیب با یک برنامهریزی دقیق، در زمان صرفهجویی میکنید و به جای آشفتگی، به نتیجهای که میخواهید برسید.
اگر مایل به خریدکردن ِهمیشگی هستید و دیدن کالاهای جذاب برایتان بسیار خوشایند است اصلا نگران نباشید. پاسخ تمامِ این تمایل شما به خریدکردن در هورمونی به نام " دوپامین" قرار گرفته است. فعالیت اصلی این هورمون زمانی به اوج خود میرسد که شما کالایی که برایتان جذابیت دارد را به دست بگیرید. در این حالت به دلیل اشتیاقی که در وجود ِشما فوران کردهاست خون بیشتری به مغز شما میرسد و قبل از اینکه متوجه شوید چه اتفاقی افتاده است، کالاهایی را خریداری کردهاید که هیچ نیازی به آنها ندارید. راهحل برطرف کردن ِاین مشکل سادهست: تنها به نگاهکردن غنیمت کنید و کالاهایی که در فروشگاهها میبینید را برندارید!